loading...
صدراه
Admin بازدید : 59 یکشنبه 25 اسفند 1392 نظرات (0)


جو فراست راه‌حل ارائه می‌دهد

اگر هر شب در زمان خواب کنار کودک حضور داشته باشید و بعد از به خواب رفتنش او را ترک کنید،‌ خوابیدن و جدایی از شما برایش به یک معناست و تحمل این جدایی برایش بسیار دشوار می‌شود بنابراین باید وقت گرانبهای خود را به او اختصاص داده و در کنارش بنشینید تا به خواب برود. اگر هنگامی که بچه‌ها کوچک‌ترند، برای راحتی آنان هنگام خواب  در کنارشان بمانید، به محض این‌که بزرگ‌تر شوند از این موضوع برای کنترل و تسلط بر شما استفاده خواهند کرد. کودکان یاد می‌گیرند که زمان جدایی از شما را هنگام خواب بیشتر و بیشتر به تعویق بیندازند. آگاه باشید که حتی بچه‌هایی که تا امروز هیچ وقت بدون حضور پدر و مادر نخوابیده‌اند، می‌توانند یاد بگیرند که به تنهایی بخوابند.


صبور و مصمم باشید

شکی نیست که این کار در شب‌های اول بسیار سخت خواهد بود. او هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد تا خودش را به کنار شما برساند و باز هم در تخت شما بخوابد. شاید او پشت در اتاق شما بخوابد تا نشان دهد نمی‌خواهد از شما جدا شود. در این حالت می‌توانید از سیستم محرومیت استفاده کنید و به او بگویید اجازه ندارد بازی مورد علاقه‌اش را انجام دهد. به این ترتیب او می‌فهمد که شما در این کار جدی هستید و باید تسلیم شوید.

به این نکات توجه کنید

- او را روی تختش بخوابانید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید، به او بگویید وقت خواب است و بعد نزدیک تخت روی زمین قرار بگیريد ولی به هیچ‌وجه با او به تختخواب نروید یا لب آن ننشینید.

- صورت خود را به سمت کودک نگیرید زیرا اگر به چشم‌های شما نگاه کند، صحبت‌ را آغاز خواهد کرد. به او یادآور شوید که زمان خواب است بنابراین باید چشم‌هایش را ببندد.

- از خاموش بودن چراغ‌ها و باز بودن در اتاق  خواب کودک  مطمئن شوید.

- در سکوت بنشینید، طوری که صورت‌تان به طرف او نباشد و منتظر بمانید تا خوابش ببرد. اگر بچه خواست با شما صحبت کند فقط بگویید «بخواب».

- هر شب همین کار را تکرار کنید ولی کمی دورتر از تخت بنشینید تا آن‌که به بیرون اتاق و پشت در باز، برسید.

- کودک مدتی پس از تکرار عمل نشستن شما پشت در باز اتاق خواب، یاد می‌گیرد که به تنهایی بخوابد. برای جا انداختن این موضوع باید اندکی زمان صرف کنید اما به این ترتیب عادت زیانباری را که ممکن است سال‌ها ادامه پیدا کند، تغییر داده‌اید.

حسن عسگری‌فر، روانشناس و مشاور

به موقع این کار را انجام دهید

بهترین و امن‌ترین دوره جدا کردن کودک از مادر برای تنها خواباندن او در سنین 3 تا 3 و نیم سالگی است. سنی که در آن کودک به قدر کافی، قابلیت رفع مشکلات خود را داشته و زبان قابل فهمی برای بیان نگرانی‌هایش دارد، در کل رفتار اجتماعی رشد یافته‌ای توام با اعتماد به نفس و بیان تعلق پیدا کرده است و حتی نسبت به بچه‌های کوچک‌تر از خود مهربان بوده و گاهی میل به مراقبت از آنان و مسئولیت‌پذیری را نشان می‌دهد.

مادر هم باید مداوا شود

گاهی والدین با کم توجهی‌های خود به این علائم رشدی یا با خودخواهی‌ها و توجه به نیازهای خودشان مسیر رشدی دیگری برای کودک‌شان می‌سازند. موارد بسیاری پیش می‌آید که وابستگی خود مادر به کودک و حتی گاهی پر کردن تنهایی‌هایش، حتی در زمان خواب که منتج از عوامل مختلف و متفاوتی مثل مشکلات زناشویی، بی‌میلی به ارتباط با همسر یا تنهایی است‌، باعث می‌شود مادر بی‌پناهی‌هایش را در آغوش کودک به خواب رفته‌اش جبران کند و عملا به ظاهر این رابطه یک رابطه دو سر سود می‌شود، امنیت کودک در برابر امنیت مادر که در این شرایط برای حل مشکلات پیش آمده درمان مادر در کنار درمان کودک توسط متخصص روانشناس الزامی است.

این موارد را رعایت کنید:

-  نمی‌توان کودکی را که تا این سن آغوش گرم و امنیت کلان مادر را تجربه کرده یکباره از مادر جدا کرد و انتظار معجزه داشت.

- آگاهی دادن و مطلع کردن کودک از آنچه می‌خواهید انجام دهید، یعنی تشویق کودک به جدا خوابیدن و البته پاداش‌های این تغییر رفتار را برای او عنوان کنید.

- کودکان تا این سن باید تجربه مهدکودک را داشته باشند اگر تا به حال چنین تجربه‌ای نداشته باید یادآور شد که پیش از ورود به دبستان دوره‌های مهدکودک از نظر آموزشی الزامی است و البته در جهت درمان چون قیاس او با دیگر کودکانی که می‌شناسد مفید واقع می‌شود، تاثیرگذار است و استقلال او را تقویت می‌کند.

- برای شروع جدایی رابطه 5 و نیم ساله کودک و مادر، انتخاب اتاق کودک برای خواب شبانه مادر و کودکش اهمیت دارد یعنی جایی که در آینده باید در آن تنهایی بخوابد. در اتاق جدید، مادر و کودک همچون گذشته برای مدت یک هفته کنار هم می‌خوابند.

- در هفته دوم پس از آنکه کودک به خواب رفت مادر جای خواب دیگری در دورترین نقطه از محل خواب کودکش برای خود فراهم کرده و در آن بستر می‌خوابد. وجود چراغ خوابی که برای دید کودک هنگام بیداری در شب کفایت کند الزامی است چرا که کودک با عدم احساس یا لمس بدن مادر در کنار خود از خواب پریده و به جست وجوی او می‌رود که در این شرایط پیدا کردن مادر در بستری دیگر باید ممکن باشد. کودکی که مادرش را در محل خواب دیگری پیدا می‌کند به کنار او رفته تا در جوارش آرام گیرد. نکته مهم این است که پس از دوباره به خواب رفتن کودک مادر باید به محل خواب قبلی کودک رفته و در آنجا استراحت کند تا این بازی جابه‌جایی و کشف کودک برای مدت یک هفته ادامه یابد.

- اگر در طول دو هفته اول علائم اضطرابی مهمی به چشم نیامد، برای هفته سوم مادر پس از خواباندن کودک در اتاقش به اتاق خواب خود برای استراحت می‌رود. در این شرایط وجود چراغی که مسیر راه کودک را برای رسیدن به اتاق مادر روشن نگه دارد الزامی است.

- مراتب بالا را می توان به کرات و در طول زمان هایی گاه بیشتر از زمان ذکر شده ادامه داد تا به مقصود رسید.

- صبوری و مدیریت درست ، به دور از دلسوزی‌ها و نگرانی‌های افراطی شرط اصلی در تحقق تغییر این عادت است.

Admin بازدید : 488 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)

گفتن جمله «دوستت دارم» به کودکان بسیار خوب است و به او آرامش می دهد. اما فقط همین یک جمله برایشان کافی نیست. کودک شما جملاتی همچون «دوستت دارم، تو زیبا هستی، تو هر کاری را اراده کنی می توانی انجام دهی » را بسیار شنیده اند. این جملات بسیار مفید و خوب هستند و شما برای بیان آنها به هیچ نوع یادآوری کننده ای نیاز ندارید. اما جملات دیگری نیز وجود دارند که می توانند به افزایش اعتماد به نفس کودکان و تقویت مهارت های آنها کمک کند.
ادامه این مطلب 10 مطلبی را نام برده ایم که کودکان به شنیدن آنها نیاز دارند.

1.    اشتباه پیش می آید

«اوه! ظرف غذایت ریخت. برو و دو تا دستمال از آشپزخانه بیاور. من به تو کمک می کنم تا آن را تمیز کنی.» به کودکان خود – حتی کودکان شلخته -  بیاموزید اشتباه کردن برای هر کسی پیش می آید و اشکالی ندارد. هنگام خطای کودکان به او نشان دهید که: «مامان عصبانی نیست . . .  این مساله حل می شود. دنیا که تمام نشده است. همه آدم های بزرگ نیز اشتباه می کنند.»

2.    هیچ کس کامل نیست

«هیچ وقت همه تو را دوست نخواهند داشت». دخترها همیشه دوست دارند بدانند چقدر خاص و مورد توجه هستند اما برخی مردم از این مساله خوششان نمی آید، اشکالی هم ندارد. لازم نیست آنها تغییر کنند یا به سختی خود را با دیگران تطبیق دهند. اگر ما به دختران خود این مساله را بیاموزیم، به آنها کمک کرده ایم تا در آینده کمتر دلشان بشکند و از مردم آزرده خاطر شوند. «مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم تا خوب، زیبا و کامل به نظر برسیم، گاهی پیش می آید که فردی از ما خوشش نیاید. این مساله ای شخصی نیست. تو هم هر کسی را دوست نخواهی داشت و دیگران نیز تو را دوست ندارند. این کاملا طبیعی است.»

3.    خودت را دوست داشته باش


«بلند شو و کمی در اطراف قدم بزن. اگر کمی با هم نرمش کنیم و دست و پاهایمان را ورزش دهیم، روز خیلی خوبی در انتظارمان خواهد بود.» این کاملا به مادر بستگی دارد که از همان ابتدا به فرزند خود اهمیت ورزش های روزانه را بیاموزد. اگر ما به فرزندان خود بیاموزیم تا بدن خود را با ورزش های مفرح حرکت دهند – مثل فوتبال، بالا رفتن از درخت و ... – آنها نحوه ارتباط با بدن خود را خواهند آموخت. این مساله به خصوص برای دختر بچه ها مهم است که اندامشان برایشان اهمیت دارد.

جملاتی که کودک شما دوست دارد بشنود


4.    تعریف کردن از آنها

«تو خیلی خوب پازل حل می کنی. تو تکه های پازل را خیلی سریع کنار هم چیدی». همین تعاریف بسیار کوچک تاثیر مثبتی روی فکر کودک می گذارد. به طور مداوم به آنها یادآوری کنید تا چه اندازه با استعداد و باهوش هستند. این کار باعث می شود تا کودکان برای خود ارزش بالایی قایل شوند.

 5.    شانس دوم

«بیا، این اسباب بازی ای است که دیروز از تو گرفتم. می توانی امروز با آن بازی کنی. به قواعد بازی توجه کن.» دادن شانس دوم به کودک بسیار عالیست. حتی اگر کودک شما یک روز قوانین را رعایت نکند و به اخطارهای شما گوش ندهد، در روز بعد به او این فرصت را بدهید تا دوباره شانس خود را امتحان کند. به این ترتب به او نشان می دهید که مطمئن هستید او از عهده انجام آن بر می آید. این مساله، حس اعتماد را در کودکان پرورش می دهد.


6.    اعتماد به کودک خود

«می توانی وقتی دارم ظرف ها را می شویم، مراقب خواهر کوچکت باشی؟ » اگر به فرزند بزرگ تر خود مسوولیت های این چنینی بدهید و به او بگویید: «من به کسی مثل تو نیاز دارم تا مراقب او باشد»، در واقع حس اعتماد به نفس او را افزایش داده اید. در این حالت فرزندان بزرگ تر به خواهر یا بردار کوچک خود آسیب نمی رسانند. می توانید فرزند کوچک را داخل گهواره یا روی پتویی روی زمین بگذارید و اجازه دهید فرزند بزرگ تر با اسباب بازی یا نوازش فرزند کوچک تر، او را سرگرم کند. به این ترتیب، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس متوجه می شود که والدینش به او اعتماد دارند.

7.    توضیح بیشتر

«ممنون که عذرخواهی می کنی. می توانی بگویی برای چه عذرخواهی می کنی؟» گاهی برای کودکان کوچک، عذرخواهی کردن مساله ای است که از روی عادت انجام می دهند. کودکان باید بدانند «چرا» عذرخواهی می کنند. به کودک خود بگویید: «صحبت کردن راحت است و عذرخواهی کردن از آن راحت تر، اینکه برای شکستن دل کسی از او عذرخواهی کنید بسیار مهم است اما چیزی که باعث از بین رفتن ناراحتی می شود این است که بدانی واقعا برای چه پشیمان هستی.» به او بگویید که چقدر رفتار او می تواند به دیگران آسیب برساند. از او بخواهید تا توضیح دهد که چرا رفتار او خوب نبوده است.

8.    زمان سرگرمی

امروز کارهای خود و خانه را کنار بگذارید. کودک خود را از مهدکودک بردارید و با هم به خانه یا پارک بروید و حسابی تفریح کنید. می توانید به فرزند خود اجازه دهید آشپزی یا در پارک بازی کند. پیغام این کار این است که شما همیشه از بودن با فرزند خود لذت می برید و حتی وقتی کنارش نیستید، باز هم در ذهن و قلب شماست.

 

9.    مسوولیت پذیر بودن

«درست است، تو حق داری. من اشتباه کردم. اجازه بده تا خطای خود را جبران کنم.» گاهی پیش می آید مثلا در بازی، توپ از دست شما می افتد، این گونه خطاها این فرصت را به شما می دهد تا مسایلی همچون پذیرفتن کارهای خود و درست کردن شرایط را به کودک خود بیاموزید. این کار، اعتماد به نفس کودک را نیز افزایش می دهد. والدین با این کار احساس خویشتن پذیری را به کودک القا می کنند

10.    بی شرط عشق ورزیدن

«مهم نیست چه کاری انجام داده ای، هیچ گاه عشق من نسبت به تو تمام نمی شود». کودکان می دانند که شما آنها را دوست دارید اما باید درک کنند که این عشق شرایط ندارد، هیچ گاه تمام نمی شود و بر اساس شرایط تغییر نمی کند. اگر کودک شما لامپی را بشکند مسلما می ترسد تا آن را با شما مطرح کند، بنابراین علاقه خود را به او یادآوری کنید تا جرات  بیان پیدا کند. این بیان محبت در کودک احساس امنیت و آرامش به وجود می آورد. فرزند شما مهم تر از کارهایی است که انجام می دهد و والدین می توانند از این شرایط آموزنده برای آموزش فرزندان خود برای تکرار نکردن این کار استفاده کنند.


11.    فقط گوش کنید

هیچ نگویید. کارهای کودکان بهتر از صحبت های آنها همه چیز را بیان می کند. گاهی، کودکان کلمه ای را برای حرف های خود نمی یابند. اگر توضیح مشکلی که با برادر خود پیدا کرده برای کودک شما سخت است، به چشمان او نگاه کنید و به او اجازه دهید حرفش را بزند. گوش کردن به حرف های او نشان دهنده علاقه و احترام شماست. یعنی شما برای او ارزش قائل هستید و کاملا درک می کنید که در شرایط سختی قرار دارد.  

Admin بازدید : 11 پنجشنبه 22 اسفند 1392 نظرات (0)


1. از کودک نپرسید «چرا این کار را انجام دادی؟»

چرا همکلاس خود را گاز گرفتی؟ چرا خواهر خود را کتک زدی؟ چرا ماکارونی ها را روی سر خود ریخته ای؟ چرا وقتی از تو سوال می پرسم نمی توانی به من یک پاسخ درست بدهی تا قانع بشوم؟ زیرا برای کودک آسان تر است که مسوولیت کارهای اشتباه خود را به عهده بگیرد تا اینکه به سوالات والدین پاسخ دهد.



2. به هیچ وجه تصور نکنید تکرار جملات دستوری باعث می شود تا کودک درخواست شما را اجرا کند.

این جمله کاملا واضح است. تکرار فرمایشات باعث انجام آنها نمی شود. خودتان را خسته نکنید.

3. موقعیت بزرگسالان را بیش از حد توضیح ندهید.

«ببخشید عزیزم مامان امروز حال خوبی ندارد و نمی داند چطور باید از پس هزینه های وسایل موردنیاز تو بربیاید.»، «وای عزیزم این صدای غر زدن های بابا است که از آن اتاق می آید»، «من امروز خیلی کار دارم و نمی دانم چطور باید با مسوولیت های تو کنار بیایم؟» و ...

4. هرگز نگویید: «اجازه بده موهایت را بشویم!»

این جمله برای کودکان مثل این است که به او بگویید: «اجازه بده این سوزن بزرگ را در چشمانت فرو کنم». بسیاری از کودکان از آب بازی خوششان می آید اما تقریبا همه‌شان از اینکه سر آنها را بشویید عصبی و بدخلق می شوند. اما باید بدانید وقتی این موضوع آزاردهنده را به آنها پیشنهاد می کنید مثل این است که به او اخطار می دهید که می خواهید آزارش دهید.
5.    به دختربچه های کوچک دامن کوتاه نپوشانید.

6. به پسربچه ها اجازه ندهید ایستاده دستشویی کنند.

برخی از کودکان در ابتدای آموزش دستشویی رفتن نمی خواهند نشسته دستشویی کنند اما باید با ترفندهای مادرانه خود و کمی چاشنی خنده و بازی او را طوری قانع کنید که یاد بگیرزید باید نشسته این کار خود را انجام دهد.

7. هرگز احساس نکنید «چرا»های کودک در نتیجه هوش زیاد اوست.

کودکان بزرگ که حرف زدن را آموخته اند برای رسیدن به مقاصد خود ترفندهای جالبی بلد هستند. به طور مثال، همین زیاد سوال کردن در مورد همه چیز را شاید بتوان یکی از کلک های اعصاب خوردکن فرزندان دانست. او به طور دایم و یکسره می پرسد: چرا ماشین راه می رود؟ چرا چرخ دارد؟ چرا فرمان می چرخد؟ و ... و این باعث عصبی شدن والدین می شود و او کاملا زیرکانه و با عقل کودکانه خود می تواند به اسباب بازی یا خوراکی مورد نظرش برسد. چون مادر کلافه می شود و برای ساکت کردن صدای او  و پایان بخشیدن به پرسش های بی سر و ته برای او بستنی یا اسباب بازی می خرد.



8. کارهایی که کودک باید انجام دهد را از او خواهش نکنید. یا در این رابطه از آنها سوال نپرسید.

به طور مثال، آیا دوست داری این ژاکت را بپوشی؟ آیا چیزی می خوری؟ آیا می خواهید مادربزرگ را بغل کنی؟ آیا می خواهی سرت را بشوییم؟ و ... کارهایی که باید انجام شوند را انجام دهید. لازم نیست از فرزند خود در این رابطه ها سوال بپرسید زیرا بدون شک او با این مساله مخالفت خواهد کرد. بنابراین، با این سوالات او را لوس نکنید.

9. هرگز کارهای بهداشتی و آرایشی خود را برای فرزندتان توضیح ندهید.

اگر دوست دارید مسایل شخصی و خصوصی شما در مقابل در و همسایه و فامیل بیان شوند، مثلا بندانداختن صورت خود را برای کودک توضیح دهید. آن وقت است که کودک هر جا مورد مشابه ببینید حتما در مورد کاری که شما انجام داده اید، حرف خواهد زد و خودتان می دانید که مطرح شدن برخی موارد به هیچ عنوان درست و اخلاقی نیست. برخی از کارها را باید دور از چشم کودک انجام دهید.

10. برای جایزه بستنی نخرید

بستنی قند بالای دارد و اگر مدام و به هر بهانه برای کودک خود بستنی خریداری کنید، در واقع سلامت آینده او را به خطر انداخته اید.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 61
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 65
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 91
  • بازدید ماه : 86
  • بازدید سال : 384
  • بازدید کلی : 4,223